سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در این مهلت کوتاه ...... - عاشق یل ام البنین

روا ساختن حاجت‏ها جز با سه چیز راست نیاید ، خرد شمردن آن ، تا بزرگ نماید . پوشیدن آن ، تا آشکار گردد ، و شتاب کردن در آن ، تا گوارا شود . [نهج البلاغه]

u کل بازدیدها : 8051

u بازدیدهای امروز : 7

u بازدیدهای دیروز : 19

u  RSS 

u خانه
u مدیریت
u پست الکترونیک
u شناسنامه

سه شنبه 85/7/25 ساعت 1:21 صبح

i در این مهلت کوتاه ......

دنبال چى هستى؟ چه مى‏خواهى؟ دلت گرفته یا نه، از خوشى نمى‏دانى چکار کنى، ها؟ راستش را بگو! نکند...

اصلاً بى‏خیال هرکه هستى باش. خوبى براى خودت. بدى براى خودت، من هم مثل تو فقط آمده‏ام که دو کلمه حرف دل بزنم و بروم. چه فرقى دارد که کى آن را مى‏خواند. تو نه، آن یکى. من هم یکى هستم مثل خودت.  چشم به هم بگذارى جوانى تمام شده و رفته پى کارش. اما من و تو چى از آن فهمیدیم؟ هیچ! غیر از این است؟

آدما وقتى خسته و دلتنگ مى‏شن، دست به کاراى مختلف و عجیبى مى‏زنن. بعضى‏ها فقط با یه گرد و غبارى که تو چشمشون بره، به زمین و زمان، بد مى‏گن و غُر مى‏زنن، که چرا وقتى باد مى‏یاد، خاک بلند مى‏شه. بعضى‏ها هم بر عکس، هیچى نمى‏گن، شکایت نمى‏کنن و با کسى هم، درد دل نمى‏کنن ؛ فقط تو خودشون مى‏ریزن و حرص مى‏خورن، ولى یک کلمه حرف نمى‏زنن!

زندگى بهانه‏اى است‏براى ما تا بتوانیم گاهى دلمان را به سمت و سویى بکشانیم که عطر حضور مى‏دهد .

جانمازم راکه باز می‌کنم، عطر مهر و تسبیح کربلا می‌پیچد توی فضا. هرچه به مغزم فشار می‌آورم چیزی از کربلا به یادم نمی‌آید. نیزه ... خون ... عطش ... همین، فقط همین‌هاست که از کربلا توی ذهنم حک شده است. نگاهم به شال سیاهِ توی جانمازم که می‌افتد، نمی‌دانم چرا بی‌اختیار گریه‌ام می‌گیرد. نمی‌دانم شاید برای خودم گریه می‌کنم. شاید به یاد هالة سیاهی که اطراف قلبم را گرفته، می‌افتم. شال را بر می‌دارم. یاد شب‌‌هایی که با این شال راه می‌افتادم به سمت هیئت و ...

ارتباطم با خدا غبار گرفته است. فهرست دعاها را از یاد برده‌ام. نمی‌دانم شاید هم آن‌ها مرا از خاطر برده‌اند. مدت‌هاست که دیگر عهدی با دعای «عهد» نبسته‌ام. آن‌قدر جمعه‌ها تند آمده‌اند و رفته‌اند که دیگر حسابش از دستم رفته که چند صبح جمعه‌ دعای «ندبه» سر نداده‌ام. نمی‌دانم چرا یک‌هو این طور شد. نمی‌دانم این خواب سنگین از کجا پیدایش شد که این‌طور گیجم کرد؟ گیجم، خیلی گیج، یعنی سال‌هاست که دیگر حواسم سرجایش نیست. همین‌طور برای خودش هرجا که می‌خواهد می‌رود.
کاش یکی پیدا می‌شد، یک مشت آب به صورتم بپاشد تا این خواب لعنتی از سرم بپرد. کاش سیاهی قلبم جای خودش را به شال سیاه توی جانمازم می‌داد و یک روز صبح وقتی از خواب بیدار می‌شدم، می‌دیدم که همسایة خورشید شده‌ام و پنجره‌ام رو به خانة او باز می‌شود ...

راستی چه شد که ارتباطم با خدا این‌قدر غبار گرفت؟!!!!!!!!

ابلیس آنچنان به ریش من  مى‏خندد که قهقهه‏اش اشک هر دلسوخته‏اى را درمى‏آورد.

به خودم میگم بابا کوتاه بیا چی شده ؟!!!!!

در این مسیر پرپیچ و خم زندگى، جاده‏هاى توفیق و استغفار هم هست. در این جاده، شب‏ها و روزهایى از گریه و حسرت را پیش رو دارى و چه‏قدر خوب است در این جاده، گام برداشتن. مى‏دانى در این جاده، لذتى زیبا را از بارندگى خودت خواهى دید. لااقل، کمى سبک مى‏شوى و براى پرنده شدن، فضا را باز مى‏بینى.

باور کن هنوز «او» تو را مى‏خواند. هنوز او تو را از خود نرانده و دوست ندارد کسى را که جزئى از خودش است، براند. تلاش کن تا به روشنایى و نور برسى، هر چند:

عمرى بجز بیهوده بودن سر نکردیم

تقویم‏ها گفتند و ما باور نکردیم

اما راه شیرینى به نام «توبه» باز است.

«توبه»، همان پنجره نورانى امید است که خداوند پیش روى بندگانِ عاصى و پشیمان خود گشوده است.

اگر چه توبه کردن و بازگشت به آغوش رحمت الهى، ویژه ساعات و روزهاى خاصى نیست و بنده گنه‏کار مى‏تواند در هر وقت و در هر مکان از کرده خویش نادِم گردد و توبه نماید، اما اوقاتى نیز وجود دارند که توبه کردن در آنها سفارش شده است و امکان و مقتضیات توبه در آن زمان‏ها فراهم‏تر است؛ اوقاتى همچون ماه مبارک رمضان که هر لحظه و ساعتش به خاطر آکنده بودن از لطف و عنایت و غفران خدا، انسان را به بازگشت به سوى پروردگار و واقع شدن در معرض نسیم‏هاى آمرزش و بخشش او فرامى‏خواند. از این‏رو، یکى از آداب ویژه روزه‏داران این ماه، و مقدم‏ترین آنها، انجام توبه و درخواست مغفرت الهى است، و در هر شب این ماه، فرشته‏اى روزه‏داران را ندا مى‏دهد که «آیا توبه کننده و آمرزش خواهنده‏اى نیست؟»

 پس واى به حال ما اگر ماه رمضان را به پایان بریم و همچنان بارى‏گران از گناه و نافرمانى خدا بردوش داشته باشیم، که پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «تیره بخت کسى است که از مغفرت خدا در این ماهِ بزرگ محروم گردد».

همین !!!!

زت زیاد ...... یا حق.


نوشته شده توسط: مملی سیا

نوشته های دیگران ()

*******

************

*********************************

************

*******


i لیست کل یادداشت های این وبلاگ

هنوزحرفهایم تمام نشده
.:: خواندن کل این متن بیشتر از 3 دقیقه زمان شما را نخواهد گرفت.
[عناوین آرشیوشده]

*********************************

********************

:: درباره من ::

در این مهلت کوتاه ...... - عاشق یل ام البنین

********************

:: لینک به وبلاگ ::

در این مهلت کوتاه ...... - عاشق یل ام البنین

********************

:: آرشیو ::

تابستان 1386
زمستان 1385
پاییز 1385

********************

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو

********************

:: نوای وبلاگ::


********************

:: خبرنامه ::

 

********************

پارسی بلاگ ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ